طرح واژه
ببار برایم اشک های تو همان آب حیاتی ست که خضر نوشید و هنوز در به در جاودانگی ست جبریل من به زلف پریشانت آخرین عاشقانه خدا را نازل کن ــــــــــــــــ شعرش برای حدود نه ماه پیش بود که بعد از نه ماه دوباره متولد شده غرب رندانه از زیر بار طرح مسئلهی خانواده در میرود. توی همهی بحثهائی که اینها میکنند، بحث زن هست، مسئلهی زن را مطرح میکنند، اما اصلاً اسم خانواده را نمیآورند؛ با اینکه زن از خانواده جدا نیست. ____________________________________ آدم هیچ قوه ی تحلیلی هم که نداشته باشد با همان جهان بینی دست و پا شکسته اش وقتی محصولات فرهنگی تمدن غربی که به شکل عجیبی به کشورهای اسلامی به صورت "رایگان" سرازیر شده است را میبیند متوجه یک موضوع خیلی مهم می شود تمام تلاششان در پس خنده ها ، آدم های رنگ و وارنگ و تکنولوزی پر زرق و برقشان یک چیز را هدف گرفته خانواده غذای مسمومی که خودشان را به تهوع انداخته امروز به خورد جوان مسلمان می دهند.
طرحواژه را در بلاگ دنبال کنید |